کانال کلتنر Keltner Channel/نحوه محاسبه و ترسیم کانال کلتنر

کانال کلتنر (Keltner Channel)

کانال کلتنر یک ابزار مشهور در حوزه کانال‌های تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود که در سال ۱۹۶۰ توسط یک تحلیل‌گر آمریکایی به نام «چستر کلتنر» توسعه داده شد و بعد از آن به این نام خوانده شده است. این ابزار در کتاب مشهور کلتنر به نام «چگونه از کامودیتی‌ها پول در بیاوریم» تشریح شد. این نام البته از طرف اطرافیان وی به این ابزار داده شد اما خودش آن را «قانون میانگین متحرک ۱۰ روزه» نام‌گذاری کرده بود.

نحوه محاسبه و ترسیم کانال کلتنر

کانال کلتنر مشتکل از سه جزء است: ۱٫ خط بالایی، ۲٫ خط پایینی و ۳٫ خط وسط یا میانگین متحرک ساده ۱۰ روزه

البته در برخی از محاسبات به جای میانگین متحرک ساده از میانگین متحرک نمایی استفاده می‌شود که البته این امر بستگی به استراتژی خود معامله‌گر دارد که از کدام یک از موموینگ اَوریج‌ها استفاده کند.  با محاسبه مووینگ اوریج ۱۰ روزه خط وسط کانال کلتنر ترسیم می‌شود.

برای ترسیم خطوط بالایی و پایینی به صورت ساده ابتدا ATR را محاسبه می‌کنیم و سپس آن را در ضریب ثابت ۲ ضرب می‌کنیم. اگر عدد به دست آمده را با میانگین متحرک ساده ۱۰ روزه یعنی همان خط وسط جمع کنیم خط بالایی کانال کلتنر ترسیم می‌شود و اگر آن را از میانگین متحرک ساده ۱۰ روزه کم کنیم خط پایینی کانال ترسیم می‌شود.

نحوه محاسبه ATR نیز در نوشته‌های دیگر توضیح داده شده است.

نحوه استفاده از کانال کلتنر

استفاده از این کانال بسیار شبیه باندهای بولینگر است اگرچه از داده‌های مختلفی برای ترسیم آنها استفاده شده است. شکست خطوط بالایی و پایینی توسط قیمت نشان‌دهنده یک اتفاق مهم برای سهم یا هر ورقه بهادار است و معامله‌گران باید به این شکست توجه ویژه داشته باشند.

گاهی اوقات خطوط بالایی و پایینی به سمت هم حرکت می‌کنند و به نوعی یک دوره فشردگی قیمت ایجاد می‌کنند و خط میانگین متحرک وسط کانال را احاطه می‌کنند. این وضعیت نشان‌دهنده نوسان بسیار کم بازار است و پتانسیل حرکت و یا نوسان‌های بزرگ در آینده را دارد. اما نکته‌ای که در اینجا اهمیت دارد این است که این وضعیت سیگنال محسوب نمی‌شود و نمی‌توان جهت حرکت را تعیین کرد.

شکست دو کانال بالا و پایین نیز اگرچه می‌تواند رخداد مهمی باشد اما باز هم سیگنالی ارائه نمی‌کند و این کانال تنها اطلاعاتی درباره تغییرات قیمت را به معامله‌گر مخابره می‌کند. اگرچه برخی از معامله‌گران شکست خط بالایی را نشانه ورود به بازار تلقی کرده و شکست خط پایینی را نشان خروج از بازار قلمداد می‌کنند. آنها در واقع شکست این خطوط را نشانه‌ای از شکل‌گیری روند جدید می‌دانند. نمی‌توان با قطعیت این فرضیه را رد کرد اما آنچه که مهم این است که باید نسبت به سیگنال معاملاتی کانال کلتنر احتیاط به خرج داد و قطعا مانند مورد باندهای بولینگر از اندیکاتورهای دیگری با داده‌های متفاوتی نیز برای مشخص کردن جهت روند استفاده کرد.

نکته مهم درباره کانال کلتنر این است که اگر کانال‌ها با فاصله زیاد یا کم ترسیم شوند ممکن است کارایی این اندیکاتور از بین برود. به همین دلیل مهم است که در تنظیمات این کانال دقت شود و معامله‌گران با توجه به اهداف مد نظر خود این کانال‌ها را ترسیم کنند.

همچنین این کانال‌ نمی‌تواند نقش حمایت و مقاومت را داشته باشد و چیز زیادی برای گفتن درباره آینده به معامله‌گر ندارد. اگرچه کانال کلتنر می‌تواند در شناسایی روند و حتی فراهم کردن سیگنال معاملاتی کمک‌کننده باشد اما این کانال با در ترکیب با تحلیل پرایس اکشن، فاندامنتال و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال برای بلندمدت کارکرد بهتری دارد.