نسبت قیمت به درآمد یا سود هر سهم (P/E) چیست و چه کابردی در تحلیل دارد
نسبت قیمت به درآمد (سود هر سهم) یکی از نسبتهای مشهور در ارزیابی ارزش یک بنگاه تجاری در سطح خرد و صنعت در سطح کلان میباشد. این نسبت توسط یک تحلیلگر مشهور و یکی از مشاوران «وارن بافت» به نام «بنجامین گراهام» به صورت گستردهای توسعه یافت.
«گراهام» متولد سال ۱۸۹۴ در لندن بود و خانواده او از همان دوران کودکی وی به ایالات متحده مهاجرت کردند. آنها در نتیجه بحران کوتاهمدت بانکی سال ۱۹۰۷ کل پسانداز خود را از دست دادند. «گراهام» به همراه یکی از دوستانش به نام «دیوید داد» و با همکاری «اروینگ کان» در سال ۱۹۳۴ کتابی نوشت به نام «تجزیه و تحلیل اوراق بهادار» که شهرت جهانی پیدا کرد. مفاهیمی از قبیل «ارزش ذاتی» و «حاشیه امن» برای اولین بار در این کتاب معرفی شدند و اکنون به وفور در تحلیل فاندامنتال بنگاهها و صنایع مورد استفاده قرار میگیرند.
«گراهام» کتاب مشهور دیگری دارد به نام «سرمایهگذار خبره» که این کتاب نیز اکنون به عنوان یک کتاب بنیادی در بین فعالان بازارهای مالی شناخته میشود.
محاسبه و کاربرد مفهومی P/E
محاسبه نسبت P/E تقریبا بسیار ساده است اما تجزیه و تحلیل و تفسیر آن دارای پیچیدگیهای خاصی است و به مانند «سود هر سهم» یا EPS یکی از مشهورترین محاسبات تحلیل فاندامنتال به شمار میشود. این نسبت به سادگی از تقسیم قیمت هر سهم به سود هر سهم محاسبه میشود اما تفسیرهای متفاوتی از آن میشود و گاها نیز برای محاسبه ارزش واقعی یا ذاتی هر سهم شرکت مورد استفاده قرار میگیرد.
P/E = قیمت هر سهم / سود هر سهم
اگر قیمت سهم شرکتی برابر ۵۰۰ تومان باشد و این شرکت سود هر سهم سالانه ۱۰۰ تومانی را اعلام کرده است، نسبت قیمت به درآمد یا سود هر سهم شرکت برابر ۵ خواهد بود. این عدد بدین معناست که سرمایهگذار حاضر است به هر ازای هر تومان سود شرکت ۵ تومان بپردازد. در برخی تحلیلها گاها دیده شده که عدد ۵ را به این صورت تفسیر میکنند که ۵ سال زمان میبرد که سرمایهگذار بتواند از محل درآمد (یا سود) سرمایهگذاری خود کل سرمایه خود را بازیابی کند.
به همین دلیل است که این نسبت در واقع ما را به آینده ارجاع میدهد، یعنی سرمایهگذاران بر اساس آینده در زمان حاضر اقدام به سرمایهگذاری میکنند. اساسا کل سرمایهگذاری در بازارهای مالی مبتنی بر انتظارات آینده و میزان بازدهی است که قرار است در آینده کسب کنند. این نسبت نیز یکی از نسبتهای مشهوری است که میزان بازدهی سرمایهگذاری در آینده را به طور نسبی نشان میدهد.
همچنین گاهی اوقات تحلیلگران نسبت «قیمت به درآمد» را با روشهای دیگری محاسبه میکنند که ممکن است نتیجه آن با نسبت قیمت به درآمد بازار متفاوت باشد. این P/E برآوردی جنبه مقایسهای دارد و میتواند در ارزشگذاری سهام شرکت مورد استفاده قرار بگیرد. به عنوان مثال اگر برآورد P/E در مقایسه با P/E بازار که از طریق قیمت روی تابلوی بازار به دست آمده است بیشتر باشد، با توجه به اینکه سود هر سهم شرکت در طول سال ثابت است نشان میدهد که قیمت باید افزایش یابد تا P/E بازار با P/E برآوردی یکسان شود. این در حالت کلی به معنای ارزنده بودن یک سهم است چرا که هنوز ظرفیت افزایش قیمت بر اساس محاسبات انجام شده وجود دارد. به تعبیری در اینجا میتوان گفت سهم Undervalue است یعنی پایینتر از ارزش واقعی آن در حال معامله است. برعکس آن نیز صادق است و اگر P/E برآوردی نسبت به P/E بازار کمتر باشد به معنای این است که سهم Overvalue شده است و دیگر ارزش خرید ندارد.
همچنین تحلیلگران گاهی اوقات از طریق P/E اقدام به ارزشگذاری سهم یک شرکت میکنند تا بفهمند که اساسا شرکت با این قیمت روی تابلو برای سرمایهگذاری ارزنده است یا خیر. تحلیلگران با استفاده از روشهای محاسباتی خاص خود P/E برآوردی را به دست میآورند و سپس آن را در سود هر سهم شرکت ضرب میکنند. نتیجه به دست آمده در واقع قیمت یا ارزش هر سهم شرکت است. سپس این قیمت را که ارزش واقعی شرکت را نشان میدهد با قیمت روی تابلو یعنی قیمتی که سهم این شرکت در حال معامله است مقایسه میکنند. اگر قیمت برآوردی از قیمت روی تابلو بیشتر بود به معنای ارزنده بودن شرکت و اگر کمتر بود به معنای غیرارزنده بودن شرکت برای سرمایهگذاری است.
در حالت کلی این نسبت یک نسبت تفسیری است. دلیلی که تحلیلگران خود اقدام به محاسبه این نسبت میکنند دیدگاه آنها نسبت به روشهای حسابداری تحلیلگران خود شرکت در محاسبه سود هر سهم است. آنها بر این عقیده هستند که روشهای مورد استفاده دقیق نیست و لذا خود اقدام به محاسبه این نسبت میکنند و سپس آن را مورد مقایسه قرار میدهند. به همین دلیل است که نتایجی که این نسبت ارائه میدهد کاملا غیرقطعی است و انتظارات بازار که در این نسبت وجود دارد کاملا تئوریک است و ممکن است انتظارات بازار بر اساس برآوردهای تحلیلگران حرکت نکند.
مفهوم بالا و پایین بودن P/E
بالا و پایین بودن P/E یک بنگاه تجاری یا یک صنعت نیز کاملا نسبی است و هیچ تحلیلگری نمیتواند حد و حدودی قطعی در قالب یک رقم تعیینشده برای این نسبت مشخص کند. در حالت کلی چنین تفسیر میشود که اگر P/E یک بنگاه یا صنعت بالا باشد انتظار میرود در آینده سود هر سهم شرکت افزایش پیدا کند یا اینکه قیمت سهم کاهش یابد تا به حالت تعادل برسد. برعکس آن نیز صحیح است یعنی اگر P/E یک شرکت پایین باشد به معنای این است که یا سود هر سهم شرکت در آینده باید کاهش پیدا کند یا اینکه قیمت سهم افزایش پیدا کند تا این نسبت به وضعیت تعادل برسد.
اما اینکه وضعیت تعادلی این نسبت در چه نقطهای قرار میگیرد بستگی به فاکتورهای اقتصادی و تاریخ شرکت یا صنعت دارد. فاکتورهایی از قبیل نرخ رشد سودآوری شرکت و نرخ رشد قیمت سهام این شرکت و سایر فاکتورهای اقتصادی دخیل در ارزش شرکت باعث شدهاند یک نرخ P/E میانگین برای هر بنگاه یا صنعت ایجاد شود. تحلیلگران با توجه به این نرخ میانگین و محدوده تعادلی، بالا و پایین بودن این نسبت را در مقایسه با این میانگین در نظر میگیرند.
به عنوان مثال میانگین P/E برای شاخص «اس اند پی ۵۰۰» آمریکا از ۴٫۷۸ در تاریخ دسامبر ۱۹۲۰ تا ۴۴٫۲۰ در تاریخ دسامبر ۱۹۹۹ نوسان داشته است. بنابراین به استثنای برخی دورههای کوتاه در بازه زمانی ۱۹۲۰ تا ۱۹۹۹ نرخ P/E عمدتا بین محدوده ۱۰ تا ۲۰ نوسان داشته است. میانگین P/E بازار سهام آمریکا از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۵ حدود ۱۴ بوده است. بنابراین P/E میانگین بازارها بر اساس نرخ رشد انتظاری سود، ثبات نرخ انتظاری رشد سود، تورم انتظاری و بازدهی سرمایهگذاری در بازارهای رقیب متفاوت است.
نکته دیگری که ذکر آن در اینجا اهمیت دارد این است که در شرکتهای زیانده که زیان هر سهم را گزارش میکنند اساسا محاسبه نسبت P/E محلی از اعراب ندارد.
دیدگاه ها
ارسال دیدگاه