انواع میانگین متحرک (مووینگ اوریج) در تحلیل تکنیکال

میانگین‌های متحرک از ابزارهای رایج در تحلیل تکنیکال هستند که برای تعیین روند و نیز تشخیص موقعیت‌های خرید و فروش در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

مووینگ اوریج (Moving Average) یا میانگین متحرک در واقع میانگینی از قیمت‌ها و یا داده‌ها در یک بازه زمانی خاص می‌باشد که معمولا به عنوان یک اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد و برای تشخیص روندها به کار گرفته می‌شوند. میانگین متحرک با حذف نوسانات قیمتی باعث می‌شود که تصویر واضح‌تری از یک روند قیمتی در گذشته به دست بیاید.

یکی از مهمترین کاربردهای مووینگ اوریج یا میانگین متحرک شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در یک روند است و سرمایه‌گذاران می‌توانند با تشخیص این نقاط موقعیت‌های خرید و یا فروش خود را تعیین کنند.

انواع میانگین متحرک

۱٫ میانگین متحرک ساده (SMA): این نوع میانگین متحرک در واقع ساده‌ترین نوع می‌باشد که از جمع قیمت‌های پایانی گذشته تقسیم بر دوره با بازه زمانی مشخص به دست می‌آید. یعنی اگر میانگین متحرک ساده قیمت‌های ۱۰ روز گذشته را محاسبه کنیم؛ میانگین متحرک ساده به راحتی از جمع این قیمت‌ها تقسیم بر ۱۰ حاصل می‌شود که اولین داده در میانگین متحرک ساده محسوب می‌شود. در میانگین متحرک ساده همه داده‌های قیمتی ارزش یکسانی دارند. فرمول محاسبه میانگین متحرک ساده به شرح زیر است:

۲٫ میانگین متحرک نمایی (EMA): میانگین متحرک نمایی نوع دیگری از انواع میانگین‌های متحرک است که به داده‌های اخیر وزن بیشتری می‌دهد تا خود را بهتر با اطلاعات و یا قیمت‌های جدید وفق دهد. برای محاسبه میانگین متحرک نمایی ابتدا باید میانگین متحرک ساده را در یک بازه زمانی مشخص محاسبه کرد. پس از آن ضریب وزنی میانگین متحرک نمایی محاسبه می‌شود که در واقع نقطه تمایز میانگین متحرک ساده و نمایی است. فرمول محاسبه میانگین متحرک نمایی به صورت زیر است:

 

بسیاری از افراد بسته به استراتژی معاملاتی خود از این میانگین‌های متحرک استفاده می‌کنند و در واقع می‌توان گفت هیچکدام نسبت به دیگری برتری خاصی ندارند. حتی در بسیاری موارد تحلیل‌گران بازارهای جهانی از میانگین متحرک ساده برای تحلیل نمودار قیمت استفاده می‌کنند. اما آنچه روشن است این است که با توجه به اینکه میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری به داده‌های اخیر می‌دهد قدرت پاسخگویی آن در برابر داده‌های جدید بیشتر است و حساسیت آن نیز بیشتر است.

مزایا و معایب استفاده از میانگین متحرک در تحلیل نمودار

استفاده از میانگین‌های متحرک در تحلیل نمودارهای قیمت در انواع بازارهای مالی بسیار رایج است و در واقع یک ابزار بنیادی برای تحلیل محسوب می‌شود. اما سرمایه‌گذاران می بایست همواره از بازارهای دیگری در کنار میانگین‌های متحرک استفاده کنند چرا که به تنهایی نمی‌توانند که موقعیت را دقیق را پیش‌بینی کنند. مهمترین مزایا و معایب میانگین متحرک به شرح زیر است:

  1. با توجه به اینکه میانگین‌های متحرک بر اساس داده‌های گذشته تعیین می‌شود قدرت پیش‌بینی زیادی برای آینده ندارد لذا باید احتمال خطا را برای آن در نظر گرفت.
  2. بهترین عملکرد میانگین متحرک زمانی است که روند پرقدرت است اما زمانی که بازار با نوسانات زیاد مواجه می‌شود میانگین‌های متحرک کارایی خود را از دست می‌دهند.
  3. استفاده از میانگین متحرک حتما باید همراه با ابزارهای مالی دیگر باشد چرا که به تنهایی قدرت کافی برای تعیین موقعیت‌های خرید و یا فروش ندارند.

گاهی اوقات سرمایه‌گذاران از تقاطع دو و یا سه میانگین متحرک برای تحلیل استفاده می‌کنند که این نیز حتما نیاز به پشتیبانی سایر ابزارها و یا اندیکاتورها دارد.